نام گذاری سالها در خشت

ساخت وبلاگ

به قلم مجتبی بهادری

از هزاران سال پیش در تقویم و گاه شماری جوامع برای سالها نامگذاری هایی کرده اند. نامیدن هر سال به نام یک حیوان بیشتر در اثر عوامل اعتقادی و یا فرهنگی در تقویم بعضی از ملل مرسوم شده است. در خشت قدیم که دیرینگی و قدمت آن به عصر پیشدادیان برمی گرد از این نامگذاری ها مطلع بوده اند ولی به دلیل عدم ارتباطات و نبود رسانه های جمعی و عمومی خودشان سالها را بر اثر حوادث و جریاناتی که پشت سر می گذاشتند، به عنوان یک دوره حداقل 5 ساله نامگذاری می کردند نام این دوره یا سالها برگرفته از حوادث، بلایا و وقایعی بود که در طول این سالها مردم خشت با آن روبرو شده بودند و آن را از نزدیک لمس کرده بودند ودر زندگی و سرگذشت آنها تاثیر بسزایی داشته است. این دوره ها به صورن دهان به دهان بین مردم رایج بوده است، هنوز هم کسانی هستند که از اجداد و نیاکان خود شرح وقایع آن سالها را شنیده اند. البته بیماری ها ی واگیردار، مهلک و کشنده سالیان متمادی مهمان ناخوانده و قاتل جان ایرانیان و مردم فارس و خشت بوده است ولی این بیماری در برخی از سالها کشنده تر و خانمان سوزتر بوده است. نام برخی از سالها را که بین مردم خشت عمومیت داشته و به عنوان یک دوره شناخته شده و ملموس از آن یاد می کنند به شرح زیر می باشد.

1: سال جنگی: سال 1129 هجری شمسی که رستم سلطان خشتی و تفنگچیانش به کمک کریم خان شتافته و در محلی به نام دره آزادخانی و در جنگی معروف به خشت، توانستند آزاد خان را شکست داده ولشکر او را تار و مار نمایند. به دلیل جنگاوری و دلیری خشتی ها در این جنگ و همچنین به سلطنت رسیدن کریم خان ، ازاین سال به نام سال جنگی یاد شده است.

2: سال تو گُتو(تب بزرگ): در فاصله سالهای 1246 الی 1249 هجری شمسی بیماری کشنده طاعون به جان مردم خشت افتاده بود و بسیاری از مردم به دلیل عدم شناخت این بیماری و نبود امکانات و دارو در برابر این بیماری تسلیم شدند وبه کام مرگ رفتند.

 3:  سال آزارو(آزاری): در فاصله بین سالهای 1295 الی1300 هجری شمسی به دلیل شیوع بیماری ناشناخته ای به نام وبا و نبود امکانات و دارو برای مداوای مبتلایان،این بیماری خیلی سریع در خشت شیوع پیدا کرد و باعث مرگ و میر بسیاری از مردم شد. حتی به گونه ای که قدیمی ها نقل می کنند اجساد مردگان را به صورت 3 یا 4 نفره در چاه ها دفن می کردند. اوج شیوع و مرگ و میر مردم به واسطه مبتلا شدن به بیماری مهلک و کشنده وبا بنابر گزارشات مکتوب مربوط به سال 1297 هجری شمسی بوده است که به تلخ ترین و ناگوترین شکل ممکن در سراسر فارس ظهور کرده و یک پنجم جمعیت شیراز یعنی از جمعیت 50 هزار نفری شیراز 10 هزار نفر آن مردند.

4: سال اسلحه بگیرو : درسال 1308 هجری شمسی در حالی که چهار سال از سلطنت رضاخان میرپنج که بعدها به رضا شاه ملقب گردید می گذشت به دلیل نا امنی های بی شمار و غارت قافله ها در جنوب کشور دستور جمع آوری اسلحه ها و خلع سلاح را صادر کرد.بلوک خشت نیز از این قضیه مستثنی نبود. مامورین دولتی برای جمع آوری اسلحه وارد بلوک خشت شدند، اما کسی حاضر به تحویل دادن اسلحه خود نشد، درگیری هایی نیز طی این مدت به وجود آمد. قوای دولتی به شدت با مردم برخورد می کردند و در بعضی موارد به تعقیب و گریز مردم اقدام می کردند و آنها را در مناطق دور دست دستگیر می کردند، حتی به گفته سالخوردگان از روشهای غیر انسانی نیز برای اقرار گرفتن از مردم استفاده می کردند. با توجه به این اتفاقات و درگیری های ایجاد شده از این سال به عنوان سال اسلحه بگیرو یاد می کنند.

 

 5:  سال سِه(سیاه) یا سال قحطی: در فاصله بین سالهای 1309 تا 1310 هجری شمسی تقریبا 3 سال پشت سر هم بارندگی به شدت کم شده بود و خشکسالی و قحطی سراسر جنوب، بلوک خشت را فرا گرفته بود. بسیاری از دام ها و احشام مردم به علت گرسنگی وتشنگی تلف شدند. هیچ گونه غلاتی در طی این سه سال برداشت نشد، دشت ها و کوهها همه بی علف بودند و چشمه ها در حال خشک شدن بودند و آّب به سختی و به ندرت پیدا می شد، به واسطه وجود نخل مردم تابستان و زمستان قوت غالبشان خرما و فرآورده های دامی بود که از اندک دامی که تلف نشده بودند نصیبشان می شد، به دلیل عدم بارش در طی این چند سال و در پی وزش بادهای شدید گرد وخاک فراوانی در آسمان بلند می شد و نبود آب شُرب بهداشتی و کافی نیز باعث شیوع بیماری های واگیرداری بین مردم شده بود.

6: سال اوله ای(آبله): در سال ۱۳۱۴ هجری شمسی در خشت بیماری واگیردار و کشنده ای به نام آبله شیوع پیدا کرد. آبله یک بیماری حاد و بسیار واگیردار و خطرناک ویروسی است که توسط واریولا ایجاد می شود و در سالیان دور باعث مرگ عده زیادی از مردم خشت شده است و مردم از این سال به نام سال اوله ای یاد می کنند.

7: سال سولجری (سرباز) : فاصله بین سالهای 1320 الی 1325 هجری شمسی به دلیل حضور سربازان هندی و انگلیسی در جنوب ایران وعبور و مرور آنها از راه خشت و اینکه مردم آنها را به نام سولجر صدا می زدند به نان سال سولجری معروف شده است.

8: سال تیپی در خشت: در سال 1325 هجری شمسی  عده ای از تفنگ چیان خشتی، دالکی و ممسنی و تعدادی از عشایر به تیپ((پادگان نظامی)) کازرون حمله کرده و پس از سه روز درگیری شدید مسلحانه پادگان را تصرف می کنند و خوار و بار و جیره غذایی و بیش از هزار قبضه تفنگ و مسلسل را از پادگان بیرون کرده و بین خود تقسیم نمودند. از آن سال به بعد به دلیل وجود اسلحه زیاد بین مردم ناامنی و درگیری  های متعددی در بلوک خشت رخ داد. با توجه به این رویداد این سال در بلوک خشت به سال تیپی معروف شده است.

 

9: سال فرمانداری: سال 1334 هجری شمسی فرماندار بوشهر و همسرش  که از خانواده بزرگ قوام الملک شیرازی بودند به همراه یک معلم به نام کاشف که همسفر آنها بود و قصد عبور از رودخانه و کتل رودک را داشتند در نزدیکی روستای رودک با لندرور به دل رودخانه زدند که متاسفانه رودخانه خروشان آنها را با خود برد. همه مردم منطقه برای پیدا کردن اجساد آنها بسیج شدند. متاسفانه چند روز بعد جسد آنها در اطراف سد چروم، گزدون و بورکی پیدا شد. از این سال در بلوک خشت به عنوان سال فرمانداری یاد می کنند.

نوشته مجتبی بهادری

 

جعفرجن...
ما را در سایت جعفرجن دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jafarjen93a بازدید : 120 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 3:10